سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان و دانش، برادران همزادند و دو رفیق اند که از هم جدا نمی شوند . [امام علی علیه السلام]
ای ساقی ارامم کن دیوانه ام راهم کن
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
تقدیم به او

پیمان جلیلی :: سه شنبه 84/9/29 ساعت 5:24 عصر

به نام او

 

                           منم یه تقویم پر از زمستون

                           چله نشین دلی درب و داغون

                           

                            سال کبیسم و شگون ندارم

 

                           جز یه نفر که درب و داغونم کرد

                           بره بودم ، گرگ بیابونم کرد

                        

                            اما دلم تو غربت بیابون

                          از راهی که رفته نشد پشیمون

 

دل ای دل دیوونه ، کی قَدرِ تو می دونه

                      برو فکر خودت باش ، پُر از گرگ زمونه

باز منتظر نشستی ، آب میشی دستی دستی

                       تو هم باید مثل اون ، دلش رو می شکستی

 

نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد ، خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را ، یادم باشد روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نیست ....

 

نشد برم ، نشد نره ، نشد بخواد، نشد بیاد

نشد ولی شاید بشه ، واسم  دعا کنین زیاد


نوشته های دیگران()

خودمو تسلی می دادم

پیمان جلیلی :: شنبه 84/9/26 ساعت 5:40 عصر


دو چشمانم را میبندم شاید عشق را باور کنم


دستانم را با زنجیر می بندم تا اسارت را یاد بگیرم


انقدر اسیر باشم تا دیگر هرگز از عشق رهایی نیابم


دریچه قلبم را می بندم تا غیر تو در ان نبینم


راستی میدانی؟!!


گل مریمی در قلبم رویده از پاکی سرنوشتم


چون گل مریم قلبم از خون من می نوشد


بسیار سرختر از مریم های کوهها و دشتهاست


اگر در اینه قلبم سراغ عشق را بگیری


جزء مریم سرخ پاکی نمی بینی


که روی هر برگش نوشته شده است


خدا را دوست دارم خدا را دوست دارم


دوستان وقتی که این شعر را نوشتم


انگار حس کردم بسیار سبک شدم


شما هم احساس قلبی اتان را بگویید

منبع: شایان


نوشته های دیگران()

سلام

پیمان جلیلی :: پنج شنبه 84/9/24 ساعت 1:39 عصر

 Upgrade your email with 1000Upgrade your email with 1000Upgrade your email with 1000Upgrade your email with 1000

می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم.خسته شدم بس که از سرما لرزیدم... بس که این کوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد... خسته شدم بس که تنها دویدم...
اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانیم بوسه بزن...
می خواهم با تو گریه کنم
... خسته شدم بس که... تنها گریه کردم...
می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم...خسته شدم بس که تنها ایستادم.
 
 

Upgrade your email with 1000Upgrade your email with 1000Upgrade your email with 1000Upgrade your email with 1000

 

  دائم برای دیدن هم دیر می کنیم  

  وقت قرارها همه تأخیر می کنیم

  اول برای عشق همه تند می دویم

  اما اواسطش همه گیر می کنیم



نوشته های دیگران()

عکس

پیمان جلیلی :: سه شنبه 84/9/15 ساعت 3:23 عصر

نتاوى جروب

نتاوى جروب


نوشته های دیگران()

یادمه اولین روز

پیمان جلیلی :: دوشنبه 84/9/7 ساعت 5:52 عصر

به نام او
 
یادمه اولین روز ، گونه هامو تر کردید
وقتی دیدید دیوونم ، حرفامو باور کردید
 
خیالتون راحت شد ، که بی شما می میرم
محبتو از اون وقت ، کمتر و کمتر کردید
 
گفته بودید با منید ، حتی اگه  نباشم
کلاغ خبر می آورد ، شب و با کی سر کردید
 
شما دوسم نداشتید ، از چشماتون می بارید
نمی دونم شعرامو واسه چی از بر کردید
 
از هر جا می گذشتید ، گل به پاتون می ریختم
شما به جاش تو قلبم ، هزار تا خنجر کردید
 
عزیز بودید فراوون ، زجرم دادید چه آسون
وجودتونو با زجر ، واسم عزیز تر کردید
 
چه روزایی که شونم ، پناه اشکاتون شد
رو زانو های خستم ،  خستگی رو در کردید
 
انگار خوشی نمی خواست ، من مزشو بفهمم
یه روز که گل می دادم ، نداده پر پر کردید
 
چیزی نبود تا اون روز ، آروم بودید و خوشبخت
تموم این کارا رو ، اون روز آخر کردید
 
پس نذرامون چی میشه ، حتما به یادتون نیست
واسه ضریح آقا ، نذر کبوتر کردید
 
حق با شماست ، من کجا ، شما کجا و تقدیر
میوهً خوشبختی رو ، همیشه نوبر کردید
 
من که چیزی نگفتم که دلتون گرفته
این اولین باره که شما باهام قهر کردید
 
همون کلاغه می گفت ، یه جا شما رو دیده
انگشت رو تو دست یه کس بهتر کردید
 
من که پسش ندادم ، دادم به همسایه تون
گفتم دیگه درست نیست ، شما ما رو پر کردید
 
یه چیزی می نویسم ، خدا منو ببخشه
اگه یه وقت بهم خورد ، منتظرم ، برگردید.........
 
نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد ، خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را ، یادم باشد روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نیست ...
 
نشد برم ، نشد نره ، نشد بخواد ، نشد بیاد
نشد ولی شاید بشه ، واسم دعا کنین زیاد.....

نوشته های دیگران()

آن روزها

پیمان جلیلی :: یکشنبه 84/9/6 ساعت 7:22 عصر

آن روزها

 
چند سالی ست مرده ام
از تو می پرسم ؟
کلاغها هنوز هم سیاه می پوشند
و در روزنامه ها مثل سابق
آگهی تسلیت دارند؟
از تو می پرسم
جای من
..............................................
 
 
 
در زمانی که مجال گریه نیست
پس به حال گریه هم باید گریست
من به خود پیچیدماز درد گران
کو طبیبی تا بداند درد من چیست؟
با چنان زخمی که طاقت سوز است
می توان آیا سلامت بودوزیست؟
در دیار خود شدم غربت نصیب
کس نگفتا این غریب دهر کیست؟
زخمی ام از ناکسان صد دل
ولی روزگارانی که قحط یکدلیست
شائق دیدار یارانم
شکوه ام از درد و رنج زندگیست
از اکبر حمیدی
..............................................
نه از دریا و قایق منویسم
نه از زخم شقایق منویسم
به یاد لحظه های باتو بودن

نوشته های دیگران()

اگر خدا زیبا نبود

پیمان جلیلی :: یکشنبه 84/9/6 ساعت 7:8 عصر

اگر خداوند زیبا نبود
 
اگر خداوند نبود اگر خداوند زیبایی را دوست نداشت
بر تمام دیوارها می نوشتم.........
نفرین به هر چه زیبایی
شکستم مثل شب رو به زوال گریستم خون گریستم قلبم گریست
فریاد زدم در غروبی پاییزی در اندوه یک فاجعه
فاجعه ای به صراحت
فاجعه ای به تلخی شکست
بریدم از عاطفه از وفا وفاداری
بریدم از هر چه زیبایی ست
بریدم بریدم از هر چه چشم
شکستم گریستم اما نفهمیدم کجاست سمت یک قطره ناچیز حقیقت
سمت مبهم دوست؟
افسوس این است که عشق عروسک دست فاحشه ها

نوشته های دیگران()

اگر عمرم فرصتی دهد

پیمان جلیلی :: چهارشنبه 84/9/2 ساعت 9:33 عصر

پرانتز را باز می کنم و می نویسم پرنده پرانتز را نمی بندم بگذار پرنده آزاد باشد.
 
 
اگر عمرم فرصتی دهد آخرین پرنده ای را که در قفس تنهایی اش ساکت و غمگین است آزاد می کنم تا آخرین ستارهء شب از من دلخور نباشد

 


نوشته های دیگران()

فال

پیمان جلیلی :: دوشنبه 84/8/30 ساعت 9:32 عصر

 

نوشته های دیگران()

راه زندگی طویل است

پیمان جلیلی :: دوشنبه 84/8/30 ساعت 9:23 عصر

گر کوره راه زندگی طویل است و پر ملال
یاد آر که تنها یکبار باید از آن گذر کرد.
 
 
اگر بتوانم شکستن دلی را مانع شوم
زندگی را عبث نگذرانده ام
اگر بتوانم از رنج انسانی دیگر بکاهم
یا دردی را تسکین دهم
یا سینه سرخی فروافتاده را
باز در آشیان جای دهم
زندگی را بیهوده سپری نکرده ام.
                                                            
                                            امیلی دیکنسون
 

نوشته های دیگران()

   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بی تو
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
ای ساقی ارامم کن      دیوانه ام راهم کن
پیمان جلیلی
عاشق
Link to Us!

ای ساقی ارامم کن      دیوانه ام راهم کن

Hit
مجوع بازدیدها: 42928 بازدید

امروز: 5 بازدید

دیروز: 7 بازدید

Notes subjects


عشق[33] .

Archive


بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

links
هیشکی مثل تو نبود

In yahoo

یــــاهـو

Submit mail