سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پارسایى زیور درویشى است ، و سپاس زیور توانگرى . [نهج البلاغه]
ای ساقی ارامم کن دیوانه ام راهم کن
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
آن روزها

پیمان جلیلی :: یکشنبه 84/9/6 ساعت 7:22 عصر

آن روزها

 
چند سالی ست مرده ام
از تو می پرسم ؟
کلاغها هنوز هم سیاه می پوشند
و در روزنامه ها مثل سابق
آگهی تسلیت دارند؟
از تو می پرسم
جای من
..............................................
 
 
 
در زمانی که مجال گریه نیست
پس به حال گریه هم باید گریست
من به خود پیچیدماز درد گران
کو طبیبی تا بداند درد من چیست؟
با چنان زخمی که طاقت سوز است
می توان آیا سلامت بودوزیست؟
در دیار خود شدم غربت نصیب
کس نگفتا این غریب دهر کیست؟
زخمی ام از ناکسان صد دل
ولی روزگارانی که قحط یکدلیست
شائق دیدار یارانم
شکوه ام از درد و رنج زندگیست
از اکبر حمیدی
..............................................
نه از دریا و قایق منویسم
نه از زخم شقایق منویسم
به یاد لحظه های باتو بودن

نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بی تو
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
ای ساقی ارامم کن      دیوانه ام راهم کن
پیمان جلیلی
عاشق
Link to Us!

ای ساقی ارامم کن      دیوانه ام راهم کن

Hit
مجوع بازدیدها: 42962 بازدید

امروز: 39 بازدید

دیروز: 7 بازدید

Notes subjects


عشق[33] .

Archive


بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

links
هیشکی مثل تو نبود

In yahoo

یــــاهـو

Submit mail